سلام
من یک اوتیستیک بدبخت هستم که در انتظار مرگ دست و پا میزنم.
یک ADHD بیچاره که به هرچی که میخواست نرسید.
یه آدم غیرعادی که ۳۶ ساله داره زجر میکشه و دیگران رو زجر میده.
یه وکیل پایه یک دادگستری کانون وکلای مرکز که بخاطر اینکه تا حد ممکن از آدمها دور باشه، خودشو چسبونده به شرکتا و کارای عجیب غریب.
یه دانشجوی دکتری که ۲ ساله میخواد رفرنسهای پروپوزال رسالهشو ادیت کنه.
اول اسمم «میم» و جنسیتم نر هست، و به هیچ چیز در دنیا علاقهای ندارم. به هیچ چیز در دنیا و آخرت اعتقادی ندارم.
زمانی عاشق نوشتن بودم ولی حالا اونم به تخممه.
از چیزی لذت نمیبرم. حتی از دختران و زنهای زیبا و خوشاندام و خوشبو...
تابلو آرزوها...برچسب : نویسنده : mmilad2barea بازدید : 9